اگه آخرین شمارهی نشریهی شیف (۱)دانشگاه رو دیده باشید حتما مطلب ((بررسی یک حمام خون هالیوودی)) (۲) رو هم دیدید و مثل من هم با توجه به سر و صدایی که دور و ور فیلم ۳۰۰ شده توجهتون جلب شده و این مطلب رو خوندید.
نویسندهی مطلب اول از مقبول افتادن و فروش زیاد فیلم شروع می کنه و بعد خلاصهی داستان، و بعدش هم تعریف و تمجید از صحنهپردازی که همهش در یک لابراتوار کامپیوتری تو مونتریال جمع و جور شده و به جز بازیگران اصلی چیزی توش واقعی نیست. بعدشم میپرسه که آیا این روش آیندهی فیلمسازیه که آخر مطلب خودش هم میگه نه.
و اما اصل مطلب:
به مطلب پرشین و ایران که میرسه به واکنش دولت احمدینژاد و نمایندگان مجلس اشاره میکنه. کمی همدردی چاشنی مطلب میکنه و نشون دادن اجدادمون رو به اون شکل و شمایل تا حدی اذیت کننده میدونه. ببینید:
These actions are understandable,considering that the Persians get a pretty raw deal in 300. When they are not being slaughtered en-masse by murderous Spartans, they are being portrayed as savage and warmongering. Persian King Xerxes, who is about three metres tall in the fi lm, goes as far as to call himself a god and ride around on a giant chair carried by about 30 slaves. |
ولی چیزی که آخرش میگه اونیه که کمپانی وارنرز هم گفته. اینکه این فیلم فقط و فقط یه فیلم سرگرم کننده است و نه یک روایت تاریخی که قراره سر کلاس درس مدارس نمایش داده بشه. اهمیت تاریخی دادن به این فیلم نقض غرض ساخت فیلمه.
If the film were trying to depict historical events accurately, then perhaps the Iranian government’s concerns would be valid. But 300 is not primed to be shown in any high-school history classes. Not only is this fi lm a fantastical depiction of historically debated events, it almost ruthlessly pursues this fantasy. For example, among the Persian army’s arsenal is a giant, stitchedup monster with saw-blades for arms. To take issue with this film on the grounds of some deeper agenda or sinister message is to miss the point completely. The film sets out to entertain, and it succeeds.. |
خوب من که با نظر Kurtis Doering نویسنده مطلب موافقم ولی میدونم دوستای زیادی هستن که شدیدا با این استدلالات مخالفن و نظرشون اینه که باید به هر روش مناسبی با القائات این فیلم ضد تاریخی و ضد ایرانی مقابله کرد. به نظر من الان فرصت خیلی خوبی پیش اومده تا این دوستان برای طرح مدعیاتشون نظرات خودشون رو به صورت مستقل یا بهتر از اون به صورت جمعی و از طریق PSA که کلمهی مبارک پرشین رو هم یدک میکشه (البته به نظر من فقط به عنوان وسیلهی انتقال آرای بعضی اعضا و نه صاحبرای یا نمایندهی آرا) به شیف ارسال کنن و فکر میکنم اونا هم از چاپ مطالب ابا نخواهد کرد. این سرراست ترین، آسون ترین و اثرگذارترین روش مقابله برای ایرانیان ساکن ساسکاتون و دانشگاهیان ایرانی دانشگاه ساسکاچوانه که مخالف این فیلمن، اگرچه مسلما از پتیشن امضا کردن سختتره. پس بسمالله!
نوشته: مهرداد
(۱) The Sheaf
(۲) Exploring a Hollywood bloodbath تویی هنر Art رو نگاه کنین، صفحهی B2.