وبلاگ انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه ساسکاچوان (PSA)

PSA هیچ مسئولیتی در رابطه با صحت مطالب منتشر شده ندارد. psa.usask@gmail.com

وبلاگ انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه ساسکاچوان (PSA)

PSA هیچ مسئولیتی در رابطه با صحت مطالب منتشر شده ندارد. psa.usask@gmail.com

معاشرت در ساسکاتون

گوشی من دیشب تو مهمونی گم شد. اولش روی میز بود کنار دستم بعددیگه نبود. خوب این جوراتفاقااینجا طبیعیه. اگه اومدین ایتجا یکی بهتون گفت چرا تو کیفت پرازدستمال خورده است اصلا تعجب نکنید. اینجا فرهنگ غنی خودشو داره. به عنوان مثال به ایمیلی که امروز به دست من رسید توجه کنید 

یک عددگوشی موبایل پیدا شده!!!

اگه مال شماس فردا صبح با دادن نشانی اونو از .. تحویل بگیرید:D 

اگه هم خواستین فحش بدین به.. فحش بدین همش نقشه اون بود! 

با هم شرط بستیم که آیا میشه موبایلو از جلوی چشتون طوری برداریم که شما نفهمین یانه . 

من گفتم می فهمه .. گفت نمی فهمه  

(تشریح پروسه ..)

.... 

بعدش که شما دوتا کیک دادین بهم (خداییش خوشمزه بود. tnx)من عذاب وجدان گرفتم به .. کلی گفتم گوشیشو پس بده که .. گفت بذارفردا. خلاصه هرچی خواستی فحش بده به .. بده. 

مازول  

------

این مطلب یه بهانه‌ای بود برای اینکه یادآوری کنم که بچه‌های اینجا مقدار پرانرژی‌تر!!  هستن. سعی کنید با محیط کنار بیاید. معاشرتها رو حفظ کنید. زود ناراحت نشید از یه حرف و شوخی کوچیک . اینحا ایران نیست دیگه همین تعداد آدم بیشتر نیستیم. برای کارای داوطلبانه یا کمک اینقدری نیرو نداریم که بخواد تفرقه هم بیفته. حداقل توی گروه PSA ووابستگان همه سعی می کنن با روحیه خوب کارکنن. ما اینجا می خوایم یه گروه خوب داشته باشیم و با تساهل و تسامح پیش بریم . اونایی که ازخارج یا احیانا داخل ساسکاتون نمی تونن این رو تحمل کنن خودشون هستن که درتهایت نا امید می شن. 

--- 

موضوع بعدی گزارش potluck روز شنبه است.


به قلم: سیمین

نظرات 9 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 09:38

ادبیات بیست! متن نوشته‌ات با حال بود. راستی من هم کلی ازشون خواهش کردم که همان شب بهت پس بدن (پاچه‌خواری). البته من در پروسه دزدانش هیچ حضوری نداشتم.

Ray دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 09:53

Ay Mazol vatan frosh (beh yah ghagha lili) past,
omran digheh bahat nemiram dozdi

سیمین دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 10:02

ها ها ها مرسی مریم جون. این درحقیقت یه جور پروسه روانشناسی بوده بلکه افاقه کنه به حال من. تاره شانس آوردم مازول النبی بهش الهام شده به من بگه.

Mazool دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 10:44

حالابایدحتمااسم مازول رو مینوشتی؟ بااین کارت شریکمونو پروندی.حالاخوب شد؟همش تقصیر این جبرییله که دیشب بهم وحی کرد بهت خبر بدم. چـــــــوم!

سیمین دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 10:55

ااا؟ به وبلاگ ربطی نداشت بابا خودت گفتی برو بگیرازش! فهمید دیگه تو گفتی . من بهش گفتم تو وبلاگ بنوبسه وگرنه میومد آفیست بیچاره می شدیا!!!
دستت طلا .

مهسا سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 04:32

امیدوارم که Putlock به همتون خوش گذشته باشه. سیمین جون میشه لطف کنی و از جشن روز شنبه عکس هم به وب لاگ اضافه کنی دیدن این مراسم ها برای ایرانی های داخل کشور خیلی جالبه

سیمین سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 09:02

آره مهسا جان من منتظرم مریم عکسهاشو بذاره / می دونی که من طبق روال همیشگی درزمان درست درمکان درست نبودم. برای خودمن هم خیلی جالبه.مرسی

مریم سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 11:10

چشم. امشب من حتماْ عکس‌های پاتلاک را می‌گذارم.

رامین چهارشنبه 3 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 22:07

سلام
آبگوشت می خورید نظر نمی دید . حالا نظر نمی دید به کنار چرا چیزی از آن مراسم نمی نویسید.
خوش باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد